ف ف گ ا
- پرچمگذاری بهعنوان نامناسب
ادامه خاطره بعد با یه شلاق هی من رو میزد بعد من رو بقل کرد بردم تو اتاق در رو قفل کرد بعد لباسم رو در آورد به شکم من رو خوابوند بعد باشلاق هی میزد به کونم بهش گفتم نکن تورو به خدا هر کاری بگی میکنم بعد ولم کرد لباسش رو در اورد و باهام رو باز کرد و با طناب بست به کنار تخت دستامم بست روغن کرچک اورد ریخت تو کسم بعد کیرش رو هی تلمبه ای میزد تو کسم منم ناله میکردم بعد ممه هام رو فشار داد و ممه هام رو خورد بعد لب گرفت یه دستگاه آورد گذاشت رو کسم و بعد گفتم جیش کن دستگاه خیلی داغ بود
۱۲ نفر این مرور را مفید دانستهاند